پس کرستها را بسوزانید! … نه، نه نهنگها را نجات نمیدهید، دیگر هرگز به استخوان نهنگ نیاز نخواهید داشت.
برای داشتن یک صفحهآرایی شکیل و مطابق با استاندارهای روز دنیا با ما در ارتباط باشید .
منتقدان بر این باورند که کسب و کارها با تشویق بلوغ جنسی زودرس در دختران و سوء استفاده از ترس آنها در مورد تصور از خود و هنجارهای اجتماعی از نظر مالی سود میبرند.[۱۳۲]
فمینیسم و «سوتین سوزی» در فرهنگ عامه پیوند خورد.[۷۸][۷۶] در حالی که زنان فمینیست ممکن است به معنای واقعی کلمه، سوتینهای خود را در آن روز سوزانده باشند یا نه، برخی به نشانه اعتراض از پوشیدن آن خودداری کردند.[۷۹] نویسنده فمینیست بانی جی داو پیشنهاد کرد که ارتباط بین فمینیسم و سوتین سوزی توسط افرادی که مخالف جنبش فمینیستی بودند تشویق میشد.[۷۳] «سوتین سوزی» این تصور را ایجاد کرد که زنان واقعاً به دنبال رهایی از تبعیض جنسی نیستند، بلکه تلاش میکنند خود را به عنوان موجودات جنسی مطرح کنند.
فرادرس با پایبندی به شعار «دانش در دسترس همه، همیشه و همه جا» با همکاری بیش از ۱۸۰۰ مدرس برجسته در زمینههای علمی گوناگون از جمله آمار و دادهکاوی، هوش مصنوعی، برنامهنویسی، طراحی و گرافیک کامپیوتری، آموزشهای دانشگاهی و تخصصی، آموزش نرمافزارهای گوناگون، دروس رسمی دبیرستان و پیش دانشگاهی، آموزشهای دانشآموزی و نوجوانان، آموزش زبانهای خارجی، مهندسی برق، الکترونیک و رباتیک، مهندسی کنترل، مهندسی مکانیک، مهندسی شیمی، مهندسی صنایع، مهندسی معماری و مهندسی عمران توانسته بستری را فراهم کند تا افراد با شرایط مختلف زمانی، مکانی و جسمانی بتوانند با بهرهگیری از آموزشهای با کیفیت، به روز و مهارتمحور همواره به یادگیری بپردازند.
[۱۳۸] این پرونده به کارفرمایان و شرکتها در آلمان این امکان را میدهد تا از کارمندان زن خود بخواهند که سوتین بپوشند و کارمندان زن را که این قانون را رعایت نمیکنند اخراج کنند.[۱۳۹]
به گفته وکیل او، این زن بهطور معمول بدون سوتین در انظار عمومی نمیرفت و از این الزام «هراسان و ناراحت» بود.[۱۳۳]
نویسنده ژرمن گریر، ۱۹۷۲، فمینیست و مخالف صریح سوتین. در طول دهه ۱۹۶۰، تعداد کمی از فمینیستها بدون سینه بند بودن را پذیرفتند.
در سال ۱۹۶۸ در تظاهرات فمینیستی دوشیزه آمریکا، معترضان بهطور نمادین تعدادی از محصولات زنانه را در «سطل زباله آزادی» here انداختند. اینها شامل سوتین،[۷۳] بود که از جمله مواردی بود که معترضان آن را «ابزار شکنجه زنانه»[۷۴] مینامیدند و وسایلی بود که به زعم آنها برای ساختار زنانگی اجباری بود. یک خبر محلی در آتلانتیک سیتی پرس گزارش داد که سوتینها، گنها، مژههای مصنوعی، بیگودیها و نسخههای مجلات محبوب زنانه در «سطل زباله آزادی» سوختند.[۷۵] : ۱۰۹–۱۱۰ اما افراد حاضر گفتند که نه کسی سوتین خود را سوزاند و نه کسی سوتین خود را درآورد.
در انتاریو، کانادا، پلیس پس از اینکه فاش شد که زنی که در بازداشت به سر میبرده مجبور بوده سوتین خود را قبل از انجام تست تنفسی درآورد، مورد انتقاد قرار گرفت. پلیس اظهار داشت که از زنان در بازداشت خواسته است تا هر وسیلهای را که میتواند به عنوان «بند یا کش برای آسیب رساندن به خود یا خفه کردن» از جمله گردنبند، کراوات، بند کفش و سوتین مورد استفاده قرار گیرد را تحویل دهند.
[۸۷][۹۱] در ۱ اوت ۱۹۶۹، روز ضد سوتین در سانفرانسیسکو در اعتراض به فشارهای جامعه برای پوشیدن لباسهای تنگ و زنانه اعلام شد. این اعتراض جمعیت زیادی را به خود جلب کرد و ترافیک را مسدود کرد و چند زن سوتینهای خود را از زیر لباسهای خود در منطقه مالی درآوردند.[۹۲]
سوزان براون میلر در کتاب زنانگی خود (۱۹۸۴) این موضع را اتخاذ کرد که زنان بدون سوتین باعث شوک و عصبانیت مردان میشوند، زیرا مردان «بهطور ضمنی فکر میکنند که صاحب سینهها هستند و فقط آنها باید سوتینها را باز کنند».
ماریا تتامانتی، وبلاگ نویس مد میامی، با خوشحالی اعتراف کرد که در حالی که از خانه کار میکند، بدون سوتین است. "تنها ویژگی مثبتی که از این بیماری همه گیر ناشی میشود این است که ما میتوانیم بدون سینه بند در خانه کار کنیم – بدون سیم، سوتینهای بیش از حد نرم و بیش از حد پر شده.[۳۸]
اگر از آن لذت نمیبرید و فشارهای شغلی یا اجتماعی شما را مجبور به انجام آن نمیکند، خود را اذیت نکنید.»[۵۳]
Comments on “5 Tips about مجله باز You Can Use Today”